و هیچ چیز غم انگیز تر از این نیست که تو د رخوابگاه مجبور به خواندن 104 صفحه مطلب برای یک امتحان باشی
و آن بیرون
خانواده ات به مهمانی مهمی بروند...
از خوبی های آدم ها بگویید...
خوبی هایشان را به توان اِن میرسانند.دنیا قشنگتر میشود....
از عطیهِ جان :)
کلی عکس قدیمی لبخندآور یافتم.
تمرینات ساز رو به طور جدی دنبال کردم.
15G فضا تو یکی از درایو های کامپیوتر باز کردم.
کلی لباس تو صف اتو رو با دقت خاصی راهی کمد لباسها کردم.
شب نشینی رفتم خونه آشناهایی که تو طول ترم یه زنگم بهشون نزده بودم.
و ...
لیست بالا را تو یوم الفرجه تکمیل کردم و دریغ از یه کلمه فراگیری علم برای عبور از سد نفس گیر شب امتحان
+بعد از اون بالایی به امید دوستان متفکر خوابگاهی راهی ورود به هفته امتحانات میشم امیدوارم نتیجه بده
ساعت که حدود یازده میشه کم کم اتاق تکمیل میشه
بعد از یه حضور فعال تو طبقه پایین خوابگاه،که شامل تشکر از دندون ها و .... هست
یه دور تغذیه میرسونیم به بدن و...
میریم که یه دور همی کرم شبتابی داشته باشیم.
با آرامشی وصف ناپذیر میشود کتاب خواند؛
خوراکی مورد علاقه را نوش جان کرد؛
لیست کارهایی دردست انجام را نوشت؛
به حساب و کتاب هفتگی رسید؛
تنها در صورتی که...
هم اتاقی های زیادی کنجکاوت بعد از کارورزی از خستگی بیهوش شده باشند
🎉🎊🎇🎆دست و جیغ بلنـــــــــــــــــــــــــد🎆🎇🎊🎉
با دوست هم خوابگاهی لو دهنده ام که همسایه تخت به تخت هستیم
تف زدیم به تبریک تولد گقتن به دختر مو مشکیه مهربان تخت رو به رو.....
هر از چندگاهی صدای زهراااا زهرااای بنده خطای به دوست لو دهنده ام طنین انداز میشد به گونه ای که دخترک غرغروی دیر خواب اتاق هم از این وضعیت عصف وار اعتراض نکرد.