دل نوشته های دختری پاییزی

اینجا خانه کوچکیست تا روزمرگی هایم را به یادگار ثبت کنم.

دل نوشته های دختری پاییزی

اینجا خانه کوچکیست تا روزمرگی هایم را به یادگار ثبت کنم.

دل نوشته های دختری پاییزی

سلام
معتقدم که نوشتن و مطالعه کردن به پیشرفت آدم ها تو هر ضمینه ای کمک میکنه.
اینجا از تجربیاتم میگم، خوشحال میشم اگه بتونه کمکت کنه 😉

پیام های کوتاه

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دوستان» ثبت شده است

چهارشنبه ی عالی یعنی:


دوستی ها


یه زهرای مهربون

بعد از یه ربع معطلی جلوی مترو و قندیل بستن با لبخند و ذوق به استقبالت بیاد

به جست و جوی کارتت تو کیفی که همه چیز توش گم میشه بدون غُر کمک کنه

به مسخره بازیات به طرز شیرینی بخنده 

به پر حرفیات تا آخرین هجا با دقت گوش کنه

مجبور شه به خاطرت ولیعصر رو بالا و پایین کنه

برا گرفتن هدیه دو سال پیش با کادویی کج و کوله کلی ذوق بکنه

احساس شعر آرزوی فروغ رو درست و حسابی درک کنه

نگذاره به نیت دو نفره فال بخری

پیشنهاد خوردن ذرت مکزیکی رو بده

در هر دقیقه پایه ثبت لحظه ها باشه

باهات کافه رو بپیچونه


+شعر تصویر:

ما /من و تو /دو برگ سوزنی کاجیم /که خشک میشویم و فرو می افتیم /اما از هم جدا نمی شویم هرگز.

تابان
۱۶ بهمن ۹۴ ، ۱۹:۳۴ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر
وقتی تو دوران بی اعصابی هستی و درد ممتدی با تو همراهه
هیچ مسکنی مثل گفتن:«چه قدر خوب که صدات رو شنیدم» از دوست دوران نوجوونیت نمی تونه آرومت کنه

تابان
۳۰ دی ۹۴ ، ۱۷:۰۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
از همون دم در خوابگاه میتونی بفهمی که هفته های امتحانه
کفش ها به طور هول هولکی واری جلوی در پرت شدن
وارد راهرو طبقه اول که میشی یه سری از این بچه سوسولا دور میز بزرگ وسط راهرو نشستن و جلوی هر کدوم جزوه های پرپر شده و کتاب له شده از زور فشار دست و مدادهایی که خط خطی کردنشون هست
گوشه های همون طبقه رو هر کی زرنگ تره گرفته و بقیه جا ماندگان اون وسط رو قالیچه ها و ملافه های کوچک زنبیل گذاشتنو منتظر خالی شدن گوشه ها هستن و مدام حواسشون به رفت و آمد بقیه پرت میشه...
اگه همون جا سرت رو به چپ یا راست بچرخونی با راهرو هایی شبیه راهرو های بیمارستان های دوران جنگ مواجه میشی.
هر کسی یه طرف خودش رو پرت کرده و با کتاب یا جزوه ای مشغوله،بعضی ها از سرما به شوفاژها پناه آوردن و اطرافشون علاوه بر کتاب ظرف خوراکی هم میبینی که هم خودشون میخورن هم اطرافیانشون رو به فیض میرسونند.
وسط طبقه پایین یه میز پینگ پنگ هست که بچه ها از هر روشی که به مغزشون رسیده ازش استفاده کردن:دو نفر روش نشستن و پشت به هم هستن،سه چهارنفر به پایه هاش از هر جهت تکیه دادن،یکی هم زیر میز اون وسط نشسته با پاپوش هایی که گوشهای خرگوشیش خودنمایی میکنه
طبقه بالا چون نمازخونه رو تو خودش جا داده راهرو های خلوت تری داره و به مراتب سردتر هم هست و یاد اقوام اسکیمو رو تو ذهنت تداعی میکنه.
هر شخصی با یه پتو خودش رو بسته بندی کرده و فراگیری علم رو به سختی دنبال میکنه
نمازخونه از اکیپ دوستان پر شده و هر چندتا از دوستان به ردیف بغل هم نشستن و بعد از چندین دقیقه از هم میزان خونده شده مطلب رو می پرسن
حالا فرض کنید این روند از بعد از امتحان ادامه داره تا امتحان بعدی
و این وسط له شدگان امتحان هستند که...

برای موفقیت همه آنها دعا کنید،^_^

تابان
۱۸ دی ۹۴ ، ۱۴:۱۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

از خوبی های آدم ها بگویید...
خوبی هایشان را به توان اِن میرسانند.دنیا قشنگتر میشود....

از عطیهِ جان :)

atiyee.blog.ir

تابان
۱۰ دی ۹۴ ، ۱۱:۵۹ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر